لیبرالهای خون آشام
لیبرالیسم به معنی ازادی انسان از قید خداوند, و نترسبدن از عقاب و عذاب خداوندی, ازدل پروتستانتیسم, یعنی اعتراض به مذهب بیرون امد، در واقع لیبرالیسم یک ایدئولوژی: در برابر جهان بینی پروتستان هست، یعنی وقتی سوال می شود که اگر مذهب را رها کنیم. به چه روی اوریم، لیبرالیسم جایگزین مذهب هست، و کاری را که قیصر روم نتوانست انجام دهد تمام میکند، وی گفته بود اسمان ها مال خدا ، ولی زمین و حاکمیت ان, بامن هست، البته لیبرالیسم کور و محدود است, و همه زمین را نمیخواهد! یا اگر همه زمین را هم بخواهد, بدون انسانهای دیگر می خواهد، چون توانایی اداره همه زمین را، با همه موجودات را ندارد، لذا از همین جا خونخواری او شروع میشود، چون قدرت سیر کردن شکم :هشت میلیارد را ندارد، بسوی راهی میرود که این 8میلیارد کمتر شود، و فقرا از دور خارج شوند، یک جامعه مرفه ولی کوچکتر درست شود، استعمار دقیقا از همین مفهوم بیرون می اید، یعنی وقتی نمی‌توانیم همه جهان را سیر کنیم ، برای سیر کردن جوامع لیبرال، باید همه غذاها و معادن فقرا غارت شود، تا انها از گرسنگی بمیرند، و لیبرالیسم باقی بماند،، همان اندیشه صهیونیزم که یهودیهای ثروتمند را، برگزیدگان خدا می داند، و بقیه، حتی یهودیان فقیر باید از بین بروند، لیبرالیسم ان را به مسیحیان ثروتمند تبدیل می کند، مسیحیانی که فقط روز های یکشنبه میروند، تا خود را ثبت کنند، و در بقیه روزها مشغول: استعمار و کشتار غیر خودی میشوند، بصورت جنگ یا ؛دزدیدن و غارت اموال و گرسنگی دادن. فلسفه جنگ جهانی اول و دوم هم همین بود، دنیا باید لیبرال شود! و الا باید بمیرد، احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا می گوید که ،ورود ایران و تهیه منشور سازمان ملل, انها را مانع شد ولی این بار, صهیونیزم عریان متولد شد، و ترومن رئس جمهور امریکا، خونخواری را به صهیونیست ها سپرد، گفت اسرائیل باید بوجود آید، رسمی شود، و 5میلیون فلسطینی را بمیرند، بجای ان 5میلیون صهیونیست بیاید، امام خمینی این را درک کرد، ولی لیبرالهای ایرانی، طرح او را تا امروز عقب انداختند، باشد که اسرائیل از نقشه جهان حذف شود،
